مهم
نیست که چه چیزی داریم ...
مهم
اینه که از داشته هامون چطور استفاده کنیم
.
با یک شمع و چند کتاب و معلم میشه شد بوعلی سینا
.
با یه کتابخونه بزرگ و مدارس آنچنانی و معلم های خصوصی میشه هیچ
چیز نشد.
انتخاب با ماست
...
بیست سال بعد، بابت
کارهایی که نکردهای بیشتر
افسوس
میخوری تا بابت کارهایی
که
کردهای.
بنابراین روحیه تسلیمپذیری را
کنار بگذار. از
حاشیه امنیت
بیرون بیا. جستجو کن.
بگرد. آرزو کن. کشف کن
.
مارک
تواین
بهتراست
منفورباشی به خاطر چیزی که هستی
بجای اینکه محبوب باشی به خاطرچیزی که نیستی
ماه مهمانی خدا
آمد آن ماه پر فضیلت، همانی که خدا آن را بر همه ی ماهها فضیلت بخشید. همان ماهی که اَنزَلتَ فیهِ القُرآن. همان ماهی که فیهِ لَیلَتَ القَدر. همان ماهی که خَیرٌ مِن اَلفِ شَهر.
آماده شویم. ماهی آمد از سوی خدا که در آن شیطان در بند و زنجیر است. در اینجاست که انسان به تمامیت تمام آزموده می شود. آزمونی که پیروزی در آن به یک لحظه گناه نکردن است.
فرخنده باد این ماه مبارک که در آن هر یک آیه خواندن به اندازه یک ختم قرآن ثواب دارد. اکمل ثوابها. افضل توبه ها در آن اتفاق می افتد. بهترین ماه خدا به سوی ما آمده. پس بسم الله بگو و یاد خدا کن وشکر او را بجا آور که یک بار دیگر خدا عمری به تو داد و تو دوباره این ماه را درک کردی.
چه خوب می شود اگر امام عصر (عج) در این ماه مبارک پرده از چهره بگشاید. مولا جان منتظر هستیم . اللهم عجل لولیک الفرج.........
در مقاله زیر ۱۰ نکته و توصیه آورده شده که میتواند برای کارآفرینان تازهکار مفید واقع شود. هنگام ریسک کردن به این نکات زیاد توجه نکنید اما با دقت آنها را بخوانید :
۱) به کار مورد علاقهتان بپردازید. اگر عمو یا بهترین دوستتان به شماگفته که یک کار خاص درست مناسب شماست و در آن موفق خواهید شد، بهتر است از همان راهی که آمدهاید برگردید و پول و وقت خود را بیهوده هدر ندهید. اگر کاری که انتخاب نکردهاید مورد علاقهتان نباشد، مشتریان احتمالی هم این را میفهمند و دیگر به سراغ شما نخواهند آمد. به جای این کار موضوع مورد علاقهتان را انتخاب کنید و در این باره کسب و کاری به راه بیندازید. ارزش این نکته را هنگامی متوجه میشوید که ببینید مرتباً سود میکنید، ابتکار به خرج میدهید و توجه گذشت زمان نمیشوید. در این حالت نمیتوانید کار کنید تا صبح شود و دوباره سر کار بروید؟
۲) طرح تجاری خود را بنویسید .
حتی اگر صاحب یک کسب و کار کوچک باشید باز هم به یک طرح تجاری نیاز دارید. و حتی اگر نمیخواهید وام بگیرید! آیا در شرکتی که حتی یک برنامه درست برای کارش ندارد، سرمایهگذاری میکنید و سهم آن را میخرید؟ امیدوارم این کار را نکنید .
اگر این طور است پس چرا برای کار در شرکتی که یک طرح تجاری مکتوب ندارد، هزاران دلار هزینه میکنید و ساعات متمادی در آن کار میکنید؟
طرحتان را بنویسید. نظر مشاوران را بپرسید و آماده باشید که آنرا تغییر دهید. اگر مطمئن است، بگویید قرار است تغییر کند پس اصلاً چرا آن را بنویسیم؟ نوشتن باعث میشود که جزئیات آن روشن شود و به شما کمک میکند بتوانید تمامی نکات آن را بخوانید و بازبینی کنید تا برای تغییر آن آماده باشید .
۳) فرضیهای که برای شروع کار در نظر دارید، در دو یا سه ضرب کنید
وقتی که من خواستم کار مستقلم را شروع کنم چون مدرک MBA را داشتم و همچنین ۱۵ سال در تجارت فعال بودم، اطمینان داشتم که میتوانم دقیقاً هزینه شروع کارم را برآورد کنم. من تمامی نکات را میدانستم و محتاطانه رفتار کردم اما کاملاً در اشتباه بودم! من از یک دلیل مهم سقوط شرکتها غافل بودم : کمی سرمایه. اگر میخواهید برای شروع کارتان بودجه کافی داشته باشید، همین حالا پولهایتان را پسانداز کنید؟
۴) بازار ویژه هدف را تا ممکن است محدود کنید
ممکن است بپرسید بهتر نیست که هر چه بیشتر مشتری جمع کنیم! در اینجا پاراد کسی که وجود دارد اینست که هرچه بیشتر تلاش کنید، «همه» از شما خرید کنند، امکان این که «هیچکس» به سمت شما نیاید بیشتر میشود؟ فرض کنید که شما قصد داری که خانهتان را بفروشید. آیا به سراغ بنگاهی میروید که در ۱۴ کشور فعالیت میکند، هم با املاک تجاری و هم با هزینههای مسکونی سر و کار دارد و همه جور خانه از کلبههای کوچک گرفته تا املاک وسیع را معامله کند، میروید یا از بنگاهی که در محله شما کار میکند و فقط خانههایی مسکونی با قیمت مشخصی را میفروشد، استفاده میکنید؟ بازار ویژه و کوچک خود را دقیقاً تعریف کنید، هرچه میتوانید محدودش کنید و فقط در همان حوزه کار کنید .
۵) از ایدههای موثر و کارآمدی استفاده کنید که منحصر به فرد باشند. همه وسوسه میشوند که از تمامی روشهای موجود بازاریابی استفاده کنند و به مجاری بازاریابی آزمایش و خطا وارد شوند یا از آگهیها و تبلیغات متعدد بهره گیرند در حالی که چیزی راجع به چگونگی طراحی آنها نمیدانند. در واقع این رویه را همگان در پیش گرفتهاند. البته معلومست که وقتی همه از یک ایده استفاده میکنند، اگر شما نیز همان رویه را پیش بگیرید، به سختی میتوانید در میدان رقابت به چشم بیایید. از این رو به سراغ استعدادهای خود بروید. در چه کارهایی مهارت دارید و از چه چیزهایی خوشتان میآید. سپس سه استراتژی را که با مهارتهای شما بیشتر سازگارند، انتخاب کنید. میخواهید پابرجا بمانید، ارتباط برقرار کنید. از همکاران خود شروع کنید- کسانی که در سطحی همطراز با شما هستند یا افرادی بالاتر از شما هستند که میخواهند به شما کمک کنند. سپس با مشتریان بالقوه ارتباط داشته باشید. از آنها بپرسید که خواستهشان چیست؟ آنها با توجه به نیازشان خدمات یا کالایی را به شما میگویند و شما باید در این حوزهها فعالیت کنید. نظر آنها را درباره کالاها یا خدماتتان بپرسید. حتی وقتی کارتان با این مشتریان تمام شد، با آنها در تماس باشید. درآخر با رقبایتان تماس بگیرید حتی میتوانید در همان ابتدا هم به آنها رجوع کنید و توصیههای آنها را بشنوید. شگفتآور در این است که اگر از آنها بپرسید بسیاری حتی مایلند اصرار کارشان را به شما بگویند. بعد، روابطی چندجانبه برقرار کنید و بازاریابی مشترک انجام دهید. این روابط اعم برای شما، هم برای رقیبتان و نیز برای مشتریان سودمند خواهد بود .
۶) به مشتری صرفاً به عنوان یک منبع درآمد نگاه نکنید
این توصیه، شاید سختترین نکتهای باشد که یک کارآفرین نوپا باید به آن توجه کند. این مطلب به ویژه هنگامی سختتر میشود که یک پروژه، یک فرصت، یا یک مشتری بالقوه هست که میتواند مخارج شش ماه آینده شرکت شما را تأمین کند . این کار را نکنید. اگر به یک چنین مشتری اصرار کنید تا با شما همکاری کند، در نهایت شما خسته خواهید شد و آن مشتری آزادهخاطر. در ضمن بیش از مقداری که از او عایدتان میشد، خرج کردهاید. از هر تاجر موفقی که بپرسید، به شما همین را میگوید !
۷) همه کارها را خودتان انجام دهید
کارآفرینان نوپا با خود میگویند : «اگر همه کارها را خودم انجام دهم، ارزانتر تمام میشود.» نه اصلاً اینطور نیست. به طور مثال اگر در حسابداری ماهر نباشید باید دو برابر یا سه برابر زمانی که یک حرفهای این کار را انجام میدهد، وقت صرف کنید. به جای این که برای این کارهایی که در آن تبحر ندارید وقت صرف کنید تا به انجام کارهایی چون تدوین طرح تجاری یا بررسی استراتژیهای بازاریابی بپردازید. از همان ابتدا با بودجه مطمئنی شروع کنید تا بتوانید کارمندانی مناسب استخدام کنید. با این کار، روند کسب و کارتان سرعت میگیرد .
۸) به خاطر داشته باشید که «شما» مهمترین عنصر کسب و کارتان هستید .
خود را بشناسید و فکر کنید که چه کسی هستید و در چه حوزههایی سرآمدید. سپس از این یگانگیها در بازاریابیتان استفاده کنید. سپس بگذارید این خصلت در نحوه مدیریت شما نیز تاثیر گذارد. مشتریان به خاطر این که در جستجوی تجربیات شخصی هستند به سراغ کسب و کارهای کوچک میروند .
آنها میخواهند با شما به عنوان صاحب این شغل ارتباط داشته باشند. اگر بخواهید از انجام این کار سرباز بزنید، مشتریان به سادگی خواهند فهمید و دیگر سراغ شما را نخواهند گرفت. خودتان باشید و به یاد داشته باشید که «شما » میتوانید برای مشتریان هدف خود جذاب باشید .
۹) روابطی قوی ایجاد کنید. اگر صاحب یک شرکت مستقل هستید، به این معنی نیست که با هیچ کس ارتباط برقرار نکنید. در حقیقت این جدایی و نبود ارتباط با دیگران، عاملیست که این شرکتها را از پا در میآورد .
۱۰) گروهی برای همکاری تشکیل دهید .
ابتدا از افرادی کمک بخواهید که شما را در انجام وظایف دشواری که در آنها مهارت ندارید، یاری دهند. مثلاً طراح سایت، حسابدار، مشاور بازاریابی. دیگر افرادی که میتوانند توصیههای تخصصی تجارت در اختیارتان بگذارند عبارتند از : وکیل، حسابدار، مربی بازرگانی، خانواده، دوستان و همکاران هم میتوانند از شما حمایت کنند. در مقابل شما نیز باید دیگران را یاری کنید . مثلاً گروهی تشکیل دهید که از صاحبان مشاغل حمایت میکند یا با یک همکار مشارکت و همکاری کنید و تجربیات خود را در اختیارش بگذارید. اگر یک کارآفرین مستقل، یک کارآفرین کوچک دیگر را یاری کند، همه موفق خواهند شد .
تو به من خندیدی! و نمی دانستی من به چه دلهره,از باغچهء همسایه سیب را دزدیدم. باغبان از پی من تند دو ید. سیب را دست تو دید غضب آلوده به من کرد نگاه سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک و تو رفتی و سالهاست هنوز خش خش گام تو تکرار کنان میدهد آزارم و من در اندیشه این پندارم که چرا باغچه کوچک ما سیب نداشت… سیب نداشت…… ◄◄◄◄◄◄◄ آنگاه که غرور کسی رو له میکنی ، آن گاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی ، آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی ، آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری ، می خواهم بدانم ، دستانت را به سوی کدام آسمان دراز می کنی تا برای خوشبختی خودت دعا کنی ؟ ◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄ به سلامتیِ به سلامتیِ درخت نه به خاطرِ میوهش، به خاطرِ سایهش.◄ به سلامتیِ دیوار! نه به خاطرِ بلندیش، واسه اینکه هیچوقت پشتِ آدم رو خالی نمیکنه.◄ به سلامتیِ دریا! نه به خاطرِ بزرگیش، واسه یکرنگیش.◄ سلامتیِ سایه! که هیچوقت آدم رو تنها نمیذاره.◄ سلامتیِ پرچم ایران! که سه رنگه شب و روز !که دو رنگه رفیق! که یهرنگه.◄ سلامتیه سه تن ناموس و رفیق و وطن◄ سلامتیه سه کس زندونی بی ملاقاتی، سرباز، بیکس◄ به سلامتیِ همه اونایی که دوسشون داریم و نمیدونن، دوسمون دارن و نمیدونیم.◄ سلامتیِ نهنگ! که گندهلات دریاست.◄ به سلامتیِ زنجیر! نه به خاطر اینکه درازه، به خاطر اینکه به هم پیوستس.◄ به سلامتیِ خیار! نه به خاطر «خ»ش، فقط به خاطر «یار»ش.◄ به سلامتیِ شلغم! نه به خاطر «شل»ش، به خاطر «غم»ش.◄ به سلامتیِ کرم خاکی! نه به خاطر کرمبودنش، به خاطر خاکیبودنش◄ به سلامتیِ پل عابر پیاده! که هم مردا از روش رد میشن هم نامردا!◄ به سلامتیِ برف! که هم روش سفیده هم توش.◄ به سلامتیِ رودخونه! که اونجا سنگای بزرگ هوای سنگای کوچیکو دارن◄ میخوریم به سلامتیِ گاو! که نمیگه من، میگه ماااااا◄ سلامتیه پلنگ صورتی نه بخاطر رنگش فقط برا آهنگش◄ به سلامتیه عمو جغد شاخدار که با همه گشنگیش بنرو نخورد◄ به سلامتیِ سرنوشت! که نمیشه اونو از سر نوشت.. ▪•●●•▪•●●•▪•●●• سالها بود تو را می کردم● همه شب تا به سحرگاه دعا● یاد داری که به من می دادی● درس آزادگی و مهر و وفا● همه کردند چرا ما نکنیم● وصف روی گل زیبای تو را● تا ته دسته فرو خواهم کرد● خنجر خود به گلوگاه نگاه● تو اگر خم نشوی تو نرود● قد رعنای تو از این درگاه● مادرت خوان کرم بود و بداد از پس و پیش● به یتیمان زر و مال و به فقیران بز و میش● یاد داری که تو را شب به سحر میکردم● صد دعا از دل مجروح پریشان احوال● ▪•●●•▪•●●•▪•●●▪
تاريخ پنج شنبه 25 شهریور 1390
15/09/2011
*
ESET Smart Security and Nod32 Antivirus
پسوردها در ادامه مطلب
Username:
EAV-51046574
Password:
nj586djmk3
Username:
EAV-51047090
Password:
un45hjnsbj
Username:
EAV-51063828
Password:
mvteuctv5k
Username:
EAV-51063877
Password:
mtfchrrker
Username:
EAV-51063901
Password:
dej5r4tkcb
Username:
EAV-51063960
Password:
3vs7tcnxxa
Username:
EAV-51065654
Password:
jnemxjv6fs
Username:
EAV-51065664
Password:
ev5p8a6jre
Username:
EAV-51065675
Password:
5mhfc3pedh